سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبّت مؤمن به مؤمن در راه خدا، از بزرگ ترین شاخه های ایمان است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 86 خرداد 10 , ساعت 1:34 صبح

نتیجه ی امتحانات نوبت دوم دبیرستان شمایی فامنین

کلاس های اول دبیرستان  و همچنین

نمونه سوال های دبیرستان در وبلاگ زیر موجود است

http://pazhooheshefamenin.blogfa.com


جمعه 86 فروردین 31 , ساعت 2:47 صبح

 


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح
عزیزان می توانند برای مطالعه ی اخبار  بخش فامنین و نظرات و انتقادات و

گزارشات مردمی  به وبلاگ " امید فامنین مراجعه نمایند .

هر خبر یا گزارش یا مطلبی دارید با نام  واقعی خودتان  و شماره ی تلفن در

قسمت نظرات منعکس کنید تا پس از تماس با شما ( در صورت لزوم ) مطلب

 شما در وبلاگ قرار داده شود

 

" امید فامنین = پلی بین مردم و مسئولین "

 

http://omidfamenin.blogfa.com/


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح

بنام خداوند پارک آفرین

صد رحمت به رژیم حقوقی دریای خزر........

 

هنگامی که شوروی سابق تفکیک شد و بین شرکای مشترک المنافع توزیع شد؛بخشی از آن را یلتسین و پوتین و بخشی را امام علی رحمانف و بخشهای دیگر را افراد دیگرصاحب شدند.

حکومت های نو پا در سرزمین های دیر پا ، پا گرفت.

اما آنچه در این میان از گزند تفکیک در امان ماند؛دریای خزر بود که آنهم شاید به دلایل مختلف از جمله مشکلات نقشه برداری؛یا گچ ریختن! و یا کندن اطراف محدوده مربوطه ! و.....بوده باشد.

لذا این عظیم ترین دریاچه دنیا به صورت مشاع بین این کشورهای نوطهور وکشور ما باقی ماند؛

از آنجا که شریک اگر خوب بود خداوند برای خودش بر می گزید؛آینده ی این دریاچه اشتراکی هم در سراشیبی اضمحلال قرار  دارد؛

مثلاً یکی از کشورها می خواهد از زیر دریاچه لوله نفت عبور دهد؛که احتمال  آلودگی و مسائل زیست محیطی وجود دارد ؛....

دیگری کشتیرانی می کند؛و هر چه ماهی و ماهیچه !است از دریا شکار می کند و نسل آنها را منقرض می کند.  و ....  اینها همه مضرات مشاع بودن است .

 البته هیچیک از اینها ربطی به شهر ما ندارد؛ولی آنچه قابل بحث در اینجاست ؛این است که نگارنده می ترسد رژیم حقوقی دریای خزر هم از بن بست خارج شود و رو به بهبود بگذارد ولی رژیم حقوقی زمین های پشت پارک جدید فامنین هنوز بلا تکلیف باشد!!!؛....

چندین وچند سال است که میخ هایی در دل این زمین فرو رفته ودل خیلی ها را به امید ساختن خانه ای در آن " زمین موعود" شاد کرده ولی این روز ها میخ ها هم پا در آورده اند و یک روز این طرف زمین می روند ویک روز آنطرف .

یک سال قطعه ها  دویست و چهل متری است  وسال بعد و می شود دویست متری.....

یک روز خریدار زمین را در پشت فضای سبز خریداری میکند؛روز دیگر می گویند:آنجا منطقه آزاد تجاری!است.

وبدتر اینکه یک روز دیگر می بینی  یک نفر یک بیل ویک کلنگ برداشته  و خیابان ده متری را به زمین خود ملحق می کند....

و شب ها هم که چشمان صاحبان زمین ها از ترس اینکه کس دیگری زمین آنها را نفروشد ؛خواب راحتی ندارند؛و بدنشان میلرزد .

و گذشته از اینها چند واحد مسکونی هم در این منطقه احداث شده که عمر آنها مانند عمر نویسنده در گذر است و موش های سیاه و سفید طناب استقامت آنها را می جوند ولی هنوز صاحب خانه به علت نبود امکانات آب و گاز و......نتوانسته در آن ساکن شود.

حال سوال این است که این زمین ها تا کی باید بلا تکلیف باشند ؟چرا شهرداری محترم ( قربانش بروم ) از زمان فروپاشی شوروی تا کنون ؛هیچ اقدامی در جهت جدول گذاری این زمین ها انجام نداده است؟

اگر موضوع پول و بودجه است که همه می دانند که شهردار محترم ؛ با کیاست وسیاستی که دارد در عرض دو سال ده برابر هزینه خود را از طریق دادن پروانه ساختمان و روش های دیگر، به دست خواهد آورد و  اگر موضوع دیگری در کار است! مثلاً  قرار است قبل از ظهور حضرت حجت (عج) جنگی بر سر این زمین ها صورت بگیرد و شهردار محترم می خواهد که این جنگ زودتر رخ دهد تا زمینه برای ظهور فراهم شود !!! در این صورت شایسته نیست که من دخالتی بنمایم ......

 ولی در این صورت هم یک پیشنهاد دارم و آن هم اینکه لطف نمایند میخ های باقی مانده را هم ازدل زمین بکشند تا هم زمین بیچاره خونجگر نشود وهم بشود در آن یونجه کاشت تا هم خلق الله .به درآمدی برسند و اشتغالزایی بشود و حیوانات هم ازمحصولات آن استفاده کنند و دعا گویشان باشند؛

در هر صورت بایر ماندن این زمین ها هیچ تو جیح اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اشتباهی و ... ندارد چرا که در آینده نزدیک دعواها و پرونده های بسیاری را برای حوزه قضایی فامنین به ارمغان خواهد آورد ؛همچنان که هم اکنون نیز چنین پرونده هایی در جریان است؛

لذا از شهردار محترم و زحمتکش و بزرگوار و همچنین   ریاست محترم حوزه قضایی فامنین ؛ و بخشدار عزیز تقاضا داریم به این معضل در اسرع وقت رسیدگی فرمایند و نسبت به حل آن به طریق مقتضی اقدام فرمایند.

                                                                              با تشکر

رضا سلیمی


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح

شهردار محترم فامنین ،با عمل خود به همه آموخت..............

 

دیگر از دستش خسته شده بودم،از بس سوال می کرد، هر روز یک سفارش می آورد، هر روز یک پیشنهاد داشت،   از نوشته های من غلط املایی و چاپی می گرفت،و...............

آن روز هم آمده بود و می گفت چرا چهار راه ها ی فامنین چراغ راهنما ندارند،

بچه ها نمی توانند از آن رد شوند ،به همین خاطر من نمی توانم به کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان بروم،

یک نامه به شهردار بنویس و بگو سر چهار راه ها چراغ راهنما بگذارند ،

من که حوصله نداشتم و از طرفی هم نمی دانستم (و هم اکنون هم  نمی دانم )این کار دقیقاّدر شرح وظایف کدام ارگان است،گفتم خودت بنویس!......

او هم نشست پشت کامپیوتر و ئمطالبی را نوشت و بعد به من گفت حالا این را چاپ کن !

آن را در پاکت گذاشت و بعد از برگشتن از مدرسه کیف خودش را زمین گذاشت و گفت من می خواهم نامه را به شهرداری ببرم،

من هم گفتم چه ضرری دارد،حداقل خوبیی که دارد این است که یاد می گیرد چگونه در اجتماع خواسته هایش را بیان کند و پیگیری نماید،

حالا نتیجه داشتن یا نداشتن اصلا ّ مهم نیست،

مدتی بعد برگشت،یک کادو در دست داشت و بسیار خوشحال بود،روی پا بند نمی شد،گفت به شهرداری رفتم و با خود آقای شهردار صحبت کردم و نامه ام را دادم و او هم مرا خیلی تحویل گرفت و نامه ام را خواند،

اسم مرا پرسید و بعد هم یک کادو به من داد .

هول هول کادو را باز کرد ،.......یک روسری بسیار زیبا بود!.........

این نحوه برخورد شهردار  یک شهر با یک کودک 9ساله سوم ابتدائی و اهمیت دادن به پیشنهاد او وتشویق کردنش ،بسیار جای تشکر و قدر دانی دارد .

از رون شناسی و درک بالا و مردم داری ایشان حکایت می کند.

این رفتار شهردار محترم باید الگوی همه مسئولین باشد و با آینده سازان مملکت و دانش آموزان بر خورد با کرامتی داشته باشند و به آنها و نظراتشان بها بدهند در این صورت یک تحول عظیم دراز مدت را شاهد خواهیم بود که در آن استعدادهای این نو جوانان در یک محیط سالم شکوفا خواهد شد و شخصیت اجتماعی آنان به بهترین نحوی شکل خواهد یافت.

البته این تنها موردی نیست که شهردار محترم به مسئله دانش آموزان و آموزش و پرورش بها می دهند،بلکه سالهاست که شهرداری محترم و شورای محترم اسلامی شهر در روز معلم به تمام معلمان منطقه یک گلدان گل طبیعی اهدا، می نماید.

من  همیشه در طول چندین سال خواسته ام از طرف همکاران و فرهنگیان از این عمل ایشان تقدیر و تشکر نمایم،ولی تا کنون فرصت پیش نیامده بود......

بحث مادی و ریایی اصلاّ مطرح نیست(اگر چه برای شهرداری و مسئولین محترم هم دارای هزینه است و هم زحمت)ولی برای فرهنگیان منطقه این پیام را دارد که شهردار و شورای اسلامی شهر،از طرف عموم مردم از زحمات تک تک معلمانی که برای فرزندان این مرز و بوم زحمت می کشند ،تشکر می کند و قدر شناس زحمات آنها است .

ما نیز قدر شناس زحمات شهردار محترم (حاج آقا خدا کریمیان )و شورای محترم اسلامی شهر که برای آبادانب شهر همیشه در تلاش هستند،می باشیم .

                                               سردبیر نشریه زنگ امید  


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح


     *لطفاخودتان را معرفی کنید؟ 

 رضا سلیمی هستم،کار شناس  شیمی کار بردی،که حدود 12سال است  که به تدریس شیمی اشتغال دارم.      

*شما غیر از تدریس شیمی چه فعالیت های دیگری در مدرسه دارید؟    

من غیر از تدریس،سرگروه شیمی منطقه هستم وهمچنین در سازمان دانش آموزی هم در بخش چاپ نشریه همکاری می کنم .

*شما در سالتحصیلی جاری در این دو حیطه چه فعالیتی داشته اید؟ 

در گروه شیمی یک سری کارهای محوله است که انجام می دهیم،ویک سری هم اختیاری مثل چاپ نشریه "گاهنامه پژوهش" که در طول 7ماه گذشته 8شماره منتشر کرده ایم و مورد عنایت دانش آموزان و همکاران عزیز نیز بوده است.  ودر کانون علامه نیز علاوه بر این که تعداد خبر نگار پانا و همکاران نشریه رابه حدود 50نفر رسانده ایم و تا حد ممکن در جهت آموزش آنهااقدام کرده ایم،6نشریه را نیز به کمک دانش آموزان عزیز منتشر کرده ایم که از نظر کمی و کیفی مورد تحسین واقع شده و حتی برخی روزنامه ها نیز منتشر شده است.  علاوه بر اینها ایجاد وبلاگ های فعال "پژوهش شیمی" و "کانون علامه"  وارتباط با کاربران وبه روز کردن مداوم آنها بوده است.  *شما در سال جاری 2عنوان کتاب نیز منتشر کرده اید ،در مورد آنها و کار های آینده تان توضیح دهید؟  

بله کتاب اول من با نام "آنچه یک دانش آموز باید بداند"در مهر ماه امسال منتشر شد و بسیار مورد استقبال واقع شد، که حتی برای ناشر آن غیر قابل باور بود .   اکثر دانش آموزان و حتی دانش جویان جواب سوالاتی را که در مورد نحوه وروش مطاله و............داشتند در آن یافتند،   و کتاب دوم من در اسفند ماه منتشر شد ("تحفه نه طنز"جلد اول)بود که باز هم با استقبال بسیار خوبی مواجه شد ،تا آنجا که اکثر کسانی که کتاب به دستشان رسید ،بیشتر مطالب آن را خوانده اند ،واین برای یک نویسنده یک موفقیت است که مطالبش از سوی مخاطبان با علاقه خوانده شود.      هم اکنون هم جلد دوم "تحفه نه طنز"آماده چاپ می باشد،و مراحل نهایی را می گذراند.وکتاب چهارم من به نام "آشنای غریب" مربوط به خاطرات مردم در مورد حضرت آیت ا.. .محمدی می باشد که باز هم در حال جمع آوری و تدوین است.     وکتاب پنجم من که بیش از 50%آن به رشته تحریر در آمده و اتمام آن مستلزم گذشت زمان است "طغیان" نام دارد.   پیش بینی می شود که این کتاب مخاطبان بسیار ی در کشور پیدا کند وفروش بالایی داشته باشد،شاید موجب شهرت زیاد نویسنده گردد .(اگر چه هیچ ارزشی برای من ندارد)   چرا که نقدهای زیادی برای آن خواهد شدو از زوایای مختلف به مطالب آن پرداخته خواهد شد.............      ودر آینده این موضوع بیشتر روشن خواهد شد.......   

*شما در شبانه روز چقدر وقت برای خواندن و نوشتن و امور درسی قرار می دهید؟   

تمام وقت من صرف امور تدریس ومطالعه و........ می شود وهیچ کار دومی ندارم که به آن بپردازم   (البته در سال های قبل دارای فروشگاه لوازم خانگی بودم که به علت مزاحمت آن برای تحصیل و تدریس آنرا کنار گذاشتم.)      من حتی هفته ها هم تلویزیون نگاه نمی کنم و بسیار علاقه مند به مطالعه می باشم.  

*آیا در تدریس شیمی هم به اندازه کارهای فرهنگی توفیق دارید؟   

 البته این سوال را باید از دانش آموزان بپرسید،ولی من سعی می کنم اولویت اول من درس شیمی باشد وبرای گرفتن تست های مستمر و اعلام نتایج و اهدا جوایز ساعات بسیار زیادی را وقت صرف می کنم .    البته در نظر خواهی که همه ساله از دانش آموزان دارم،اکثریت قاطع اظهار رضایت می کنندونمونه آن در گاهنا مه   پژوهش شماره پهارم.......چاپ شده است.   

*توصیه شما به خوانندگان نشریه چیست ،؟    

خوانندگان نشریات ما را دو گروه تشکیل می دهند،اول دانش آموزان و غیر دانش آموزان.

اولا هر دو را توصیه می کنم به تقوا ورعایت جانب خداوند و رعایت حریم ها در گفتار ورفتار .

ثانیا از دانش آموزان عزیز می خواهم هر که تا زمانی که مسئولیت مالی و خانوادگی بر دوش آن ها ست از فرصت استفاده نمایند و بنیه علمی خود را قوی نمایند.ودر بعد معرفی نیز بکوشند.

در پشت جلد کتابی دیدم زنبوری به گوسفندی می گفت "بمیرم برات گوسفند به دنیا آمدی و گوسفند هم از دنیا می روی "حکایت ما حکایت گوسفند نباشد،

همچنین باز در جایی خواندم که "کسی که سوال می کند 5دقیقه احمق است و کسی که سوال نمی کند یک عمر"

پس................

موفق باشید.

 

من هم برای شما آرزوی موفقیت روز افزون دارم.   

نوشته شده توسط سازمان دانش آموزی منطقه فامنین  در ساعت 23:39 | لینک  |  نظر بدهید

پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح

 چه کسی ولایتی تر است ؟

 

سال 1386رسید. 

 

تا می آییم به نوشتن یک سال عادت کنیم، یعنی 1384می بینی سال عوض شد،اوایل سال غالبا تاریخ را اشتباه می کنیم ،یعنی مثلا اوایل سال 85را می نویسیم 12/1/84دوباره سال را خط زده ومی کنیم 12/1/85و همینطور تا اینکه حالا،بایدسال 1386را بنویسیم،و به آن عادت کنیم.     راستی سال گذشته ،بنام نامی رسول اعظم(ص)بود، به این مناسبت چه کردیم؟ مردم چه کردند؟ نهادها چه کردند ؟ دوست چه کرد؟ هنر مندان چه کردند؟..........      نمی خواهم کنار گود بایستم وانتقاد کنم ولی می خواهم بگویم که اگر از سال 1385،ذکر صلوات در اوقات بی کاری ونوشتن آن در ابتدای مکاتبات را آموخته باشیم وانجام دهیم، شاید عمرمان تلف نشده باشد.                                                                         اما در سال 1386باید چه کار کنیم؟ سال از طرف رهبر معظم انقلاب به نام،اتحاد ملی ،انسجام اسلامی"نام گذاری شده استف یعنی چه؟منظور رهبر انقلاب چیست؟ چه کسانی باید در تحققفرمان ایشان در سال جاری تلاش نماید؟  مسلم است که هر کس وهر نهاد وهر سازمان و......باید جهت حرکت خود را در سال جاری بنا به فرمایش مقام معظم رهبری "اتحاد ملی ، انسجام اسلامی"قرار دهد.....   ما وقتی بیشتر به اهمیت این نامگذاری پی خواهیم برد که موقعیت ایران و مردم ایران را در برهه کنونی از نظر بگذرانیم....    

1- پرونده هسته ای ایران پس از سالها تهدید به شورای امنیت رفته است وقطعنامه تحریم هم صادر شده است ،مهلت تا قطعنامه بعدی 60روز است.       

 2-احتمال حمله نظامی آمریکا و هم پیمانانش منفی نیست، اگر چه بسیار بسیار ضعیف به نظر می رسد و چنین امری به منزله یک خود کشی برای آمریکا است.                             3-کشور های عربی در تحریکاتی از قبیل اجلاس سران و...سعی در به انزوا کشاندن ایران و کم کردن سهم ایران در تحولات خاور میانه ولبنان وفلسطین و....دارند.

4 – مزدوران امپریالیسم مانند اشرار شرق و شمال غرب در داخل کشور قصد تحرکاتی را دارند ، اگرچه با هوشیاری جان برکفان ، تو طئه های آنان عقیم است  ولی دست های بیگانگان در آنها بخوبی مشهود است .

و بسیاری از مسائل دیگر که همگی نشان از تنها بودن ایران ، در دفاع از منافع ملی خود است . وحتی اگر کشورهایی در مقاطعی از مواضع ایران حمایت می کنند ، با کمترین تطمیع  موضع خود را عوض می کنند و سخن خود را تغییر می دهند .

پس اینجاست که باید دست را بر زانوی خود گذاشت و بلند شد . با قامتی به بلندای ابدیت ...

چنان ایستاد که فرزندان این سرزمین بر نیاکان خود فخر کنند و سربلند و آزاد زندگی نمایند .

قطعاً بسیاری از مواهب امروز ، نتیجه ی تلاش هایی است که دیروز برای ملی کردن آن صورت گرفته  است و امروز هم همتی دیگر لازم است تا انرژی هسته ای برای قرن های آینده ملی شود و این موضوع یک اتحاد عظیم ملی از تک تک افراد جامعه تا گرهها و احزاب را می طلبد ، چرا که بحث بر سر منافع ملی است  و در انحصار هیچ قشر یا گروه خاصی نیست .

اما " انسجام اسلامی "

ما دینی داریم که آخرین و کاملترین دین الهی است  و دین رسمی کشور ما می باشد . تمام مسلمانان می توانند حول محور آن به اتحاد و انسجام برسند  چه مسلمانان ایران و چه دیگر کشور های اسلامی ، در هر مذهب و مکتبی که هستند

اعم از شیعه و سنی و تمام فرق اسلامی ...

امروز غرب در مقابل ایران بی دین سنگر نگرفته است بلکه در مقابل ایران اسلامی  اردو زده است  و مقصد و مقصود او هم این است که مسلمانان مظلوم دیگر کشورهای جهان از جمله فلطین و لبنان و .... توسط ایران حمایت نشود .

به عبارت دیگر می خواهند با سلام و پیشرفت آن مقابله نمایند و آنرا محدود و محجور نمایند  .

پس بر تمام مسلمین فرض است که ، پشت در پشت یکدیگر و به دور از مناقشات تفرقه افکنانه  و رها از حد و مرز پشتیبان یکدیگر باشند و به هیچ وجه عامل و آلت دست دیگران واقع نشوند ..

و آنچه از این میان به ما و مردم ما مربوط می شود ، اتحاد شیعه و سنی است که امروزه دست های مرموز بر خلاف آن فعالیت می کنند.و بعضی هم ندانسته در راستای اهداف آنها قرار می گیرند .

بد نیست ای برای رفع خستگی و ایجاد تنوع این مطلب را نقل کنم ؛

شخصی را در هفته ی وحدت به شهری که مردم آن دارای هر دو مذهب شیعه و سنی بودند برای سخنرانی دعوت کرده بودند و او پس از صحبتهای بسیار در لزوم وحدت در پایان ابراز می دارد که : هرکس در این هفته از اختلاف دم زند ، از عمر هم بدتر است !

وبعد از بحث شیعه وسنی،لازم است احزاب وگروه های مختلف که همگی معتقد به دین مبین اسلام هستند و پای بند قانون اساسی،انسجام بیش از پیش  خود را در مقابل اردوگاه دشمنان به نمایش بگذارند،چرا که یکی از تحلیل گران رسانه های بیگانه معتقد بود که "تحریم ها کاری برای توقف پرونده هسته ای از پیش نخواهد برد مگر اینکه از داخل حرکتی صورت گیرد"          پس امسال من ،تووما ،همگی موظف به حفظ و تقویت انسجام اسلامی هستیم.      جای سوال من این است که شما چه برنامه ای برای این موضوع دارید؟        نهاد ها چگونه می خواهند در این جهت حرکت ملموس و محسوس انجام دهند؟ یادمان باشد که همگی مسئولیم و باید آگاه وبیدار باشیم و بدون اینکه از تهدیدات دشمن هراسی به دل راه دهیم ،دست در دست یکدیگر ،روز به روز بر اتحادمان بیفزاییم و این کار را از فردا شروع کنیم ،و جان کلام اینکه ....... 

 هر کس ولایتی تر است، پا پیش بگذارد.    گام بلندتر ،استوار تر ،به سوی وحدت ملی و انسجام اسلامی ......        

 


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح

 

شما یک پادشاه هستید…. ، من ثابت می کنم...

 

 اگرچه ایام تعطیلات نوروز سال 1386 هم سپری شد ولی جادارد که نگاهی از زاویه ی دیگر به رسم ماندگار نوروز داشته باشیم .

نوروز اصلی ترین جشن ملی ما ایرانیان است که حتی در برخی از  کشورهای دیگر نیز گرامی داشته می شود . عید نوروز دارای فرهنگ غنی و آداب و رسوم کهن و ریشه دار در بین ما ایرانیان است  که پس از گذشت قرن های متمادی ، هنوز پا برجاست  و با تمام تحولات زمانی و آمد و شد حکومت ها و حاکمان مختلف و حتی با گرویدن مردم ایران به دین مبین اسلام نیز دگرگون و منسوخ نشده است .

چرا که اساساً دین اسلام دین افسردگی و پژمردگی و غم و اندوه و چکنم ، چکنم ، نیست . بلکه دین نشاط و بالندگی  و دین اخلاق حسنه و خلاقیت  است . به همین دلیل بین این رسم زیبا و دین و مذهب زیبا پسندمان هیچ تناقض و تضادی پیدا نشده است .

افراد بسیاری خواسته اند که به این آداب و رسوم رنگ و بوی اسلامی دهند و برای آن خاستگاه و ریشه ای در دین بیابند . مثلاً برخی تقارن آن را با روز غدیر خم (که بزرگترین عید ما شیعیان است ) را مطرح کرده اند .و...

ولی من در اینجا بنای چنین کاری را ندارم و معتقدم لازم نیست هر رویدادی ریشه در قرآن و تاریخ دین داشته باشد و یا در صدر اسلام به آن عمل شده باشد تا مورد قبول متدینین واقع شود .

به نظر نگارنده همین که رسم و رسومی مانند نوروز از فطرت پاک انسانی و الهی برخاسته باشد  و در راستای فرامین الهی باشد  و یا تضادی با دین و دینداری نداشته باشد ، کافی است تا یک رسم تأیید شده و صحیح تلقی شود .

در یک نظر گذرا و سطحی ، جشن عید نوروزنه تنها توسط هیچ حدیث و یا روایتی رد و یا تقبیح نشده است بلکه روایاتی در تأیید آن توسط ائمه اطهار (ع) نیز در متون اسلامی وارد شده است .

رفتار مردم نیز در این جشن مطابق سنت های دین مبین اسلام است ؛ دیدار  و احوال پرسی کردن از بستگان و دوستان و صله ی ارحام که از مهمترین سفارش های اسلام عزیز است ، تا آنجا که در مضمون حدیثی نقل می شود که " بوی بهشت به مشام قاطع رحم نمی رسد " همه و همه مطابق دستورات دین الهی است .

ایام عید فرصتی را پیش می آورد تا به دورترین بستگان سرکشی شود و احیاناً اگر کینه و کدورتی در میان بوده ، از بین برود . کینه و کدورتی که در طریق معرفت یک مانع اساسی به شمار می آید و از بزرگترین سد های تعالی روح بشر است .

مهمتر از همخوانی صوری جشن عید نوروز با آداب اسلامی ، منطبق بودن روح حاکم بر آن با روح، محتوا و متن احکام اسلامی است به اینصورت که :

جشن گرفتن یعنی شاد بودن وابراز و ایجاد شادی کردن و تقسیم شادی در میان هم نوعان و حتی حیوانات  .چرا که بهار یک عطیه ی الهی است که همه ی موجودات از آن فیض می برند .

شاید بتوان گفت ، بهار یعنی زندگی دوباره  و جشن نوروز یعنی شادی بخاطر لطف و عنایت خداوند بزرگ و سپاسگذاری از او ...

-     شاد بودن عین عبادت است و زمینه ساز سپاسگزاری  و انجام اعمال عبادی ، وحتی برخی بر این باورند که با خنده می توان به اشراق رسید .

-     شاد بودن بهانه و دلیل نمی خواهد بلکه این غم و اندوه است که باید دلیل داشته باشد . البته ناراحتی های ما در بسیاری از مواقع دلیل دارد ولی منطبق بر منطق نیست !

-     شادی و خنده مسری است و در دیگران ایجاد سرور و نشاط می کند همانطور که ناراحتی و اندوه امواجی را می پراکند که مایه ی غم و اندوه دیگران می شود وبقول شاعر :

      در محفل خود راه مده همچو منی را                 افسرده دل افسرده کند انجمنی را

     در ایام عید در خیابان ها که قدم می زنی همه چیز و همه کس را زیبا می بینی چرا که " هوا  لطیف است و زمین سبز و هر چهره ای هم با خنده زیبا تر. " همین موضوع در انسان ایجاد انرژی مثبت کرده و سرور افزاست .

-     شادی و نشاط بچه ها و کودکان معصوم همیشه یکی از عوامل مهم شادی بزرگان بوده است (" خنده ی بچه ها استارت خنده ی بزرگتر هاست ")  و در این جشن هم کودکان بیشترین بهره را در استفاده از شادی ها و هدیه آن به دیگران دارند . شما سعی کنید بچه نباشید ولی معصومیت کودکانه را با خود داشته باشید  و به قول بزرگی :

" آنقدر خردمند نشوید که لذت خندیدن را از دست بدهید ! "

-     هرگاه غمگین بودید این حالت خود را زیر سؤال ببرید ، از خودتان توضیح بخواهید که چرا ناراحتید ؟ اگر مشکل شما مشکلات مالی یا اجتماعی بود این جمله ی  مرا به خودتان یادآوری کنید :

   " شما و ما و اکثریت مردم جامعه ی ما، زندگیی به مراتب مرفه تر از پادشاهان 200 سال قبل داریم یعنی هرکدام یک پادشاه هستیم منتها 200 سال قبل ..."

پادشاه 200 سال قبل از لذت سوار شدن به یک خورو ملی مانند سمند محروم بود ولی امروز شما با پرداخت مبلغ نا چیزی از این وسیله بعنوان تاکسی استفاده می کنید و به سر کار خود می روید  و هیچ هم به این موضوع فکر نکرده اید که شاید آرزوی بزرگ برآورده نشده ی شاهان و شاهزادگان برای شما فراهم شده است !

شما از فناوری های روز در ارتباطات مانند تلفن و تلوزیون و اینترنت و امکانات رفاهی دیگر بهره مند هستید که به ذهن پادشاهان گذشته هم خطور نمی کرد .

فرزندان شما از اسباب بازی هایی استفاده می کنند که شاهزادگان چند قرن پیش خواب آنرا هم ندیده اند .من تصور می کنم که اگر پادشاهان قرن ها ی قبل زنده شوند و از آنها سؤال شود که :

" دوست داشتید پادشاه زمان خود بودید یا یک شهروند عادی  با زندگی متوسط در این زمان ؟ آنها گزینه ی دوم را انتخاب نمایند ."

پس حالا زمان شکرگزاری است و همه ی اینها بهانه دای برای شاد بودن و شاد زیستن .

-         بخاطر داشته باشید :

-     شادی و عشق همیشه خلّاق و تحول آفرین و راهگشا بوده است و از غم و اندوه ، جز رکود و سستی و عقب ماندگی چیزی حاصل نشده است  . پس شاد باشید و عاشقانه زندگی کنید که حافظ می گوید :

           عاشق شو ارنه روزی کار جهان سرآید              ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

 

 

رضا سلیمی

4/1/1386


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح
چند بیتی می آورم :

چنین گفت رستم به افراسیاب     من و صبح فردا و یک جلد کتاب

بیا بهر خواندن به صحرا رویم        به صبح اندرش رو به دریا رویم

بیارور تو هم شیمی 1 کتاب        بیامد به افراسیاب این خطاب

که شیمی بسی درس سهل است و خوب  

 چه عالی بود شیمی آلی و  دود

بگیرم یکی امتحان از تو من            به هر نمره بهرت دهم یک تومن

اگر نمره ات کم ز هفتاد و پنچ     صدم آیدت ، گویمت من جفنگ

.

.

.

بفرمود رستم اوزون را بگو              که چند است انواع آن نیکخو ؟

افرّی ، بگفت استراتوسفری               و دیگر یکی هم تروپوسفری

کاملش را در  در " تحفه نه طنز جلد دوم " بخوانید


پنج شنبه 86 فروردین 30 , ساعت 12:22 صبح

فرا رسیدن سال نو را به همه ی دوستان تبریک گفته

 

 

و امید وارم در ایام عید خانه ی دلتان را بتکانید و  سال

 

 

جدید را با افکار و ایده های جدید و پیشرفت مضاعف

 

 

قرین نمایید .       بهاری باشید   ... ابری نباشید

 

 


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ